جمله پند آموز
سایت هنری
هنر تجاری هنری است که پیرو با کاربری و مصارف تجاری باشد. به عنوان نمونه می
توان از پوستر سازی برای تبلیغ، طراحی بستهبندی، طراحی برای کاغذ دیواری،
تصویرسازی برای تقویم و مجله و غیره نام برد. این اصطلاح در معنای گسترده تر،
طراحی داخلی، طراحی صنعتی، نقاشی و مجسمه سازی برای نیازهای بازار را نیز شامل
میشود.
گرافیک (به یونانی: γραφικός) یا ارتباط تصویری (برابر فرهنگستان: نگاشتارگری) حیطهای از هنرهای تجسمی است که دارای کاربردهای متنوّع و گستردهای است. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، به کارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و... است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها میتوان به: عکاسی، اچینگ، نقاشی، روشهای مختلف چاپ اشاره نمود. در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف طراحی (مداد، کنته، ذغال، پاستل گچی، پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)، تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ و روغن، آبرنگ، گواش، رنگهای آکریلیک)، کلاژ، انواع روشهای چاپ دستی (سیلک اسکرین و باتیک) و هرنوع روش خلق تصویر استفاده میشود.
تعریف جلالی : گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی رااز طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند
تصویرسازی برای کتابهای کودک، کتابهای علمی و آموزشی
تصویرسازی برای نشریات
تعریف تصویر سازی تصوير سازي صورتهاي مختلفي دارد كه برخي از هنرمندان به تصوير سازي كتب با موضوعات مختلف مشغول مي باشد . اين موضوعات مي توانند شامل متون داستاني، تصوير سازي خبري مطبوعاتي، تصوير سازي فرهنگ عاميانه ( فولكوريك)، تصوير سازي آموزشي، تصوير سازي فني و تصوير سازي كاربردي كه بيشتر با محيط جوامع انساني سر و كار دارند و ... را شامل مي شود. تصوير سازي هنري است كه تصوير گر در آن اقدام به روايتگري مصور مي نمايد. موضوع كار تصويرگر مي تواند يكي از موضوعات مذهبي، ادبي، تاريخي و علمي، آموزشی و ... باشد .
هنر مجرد یا هنر انتزاعی (آبستره) به هنری اطلاق میشود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیر طبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره میگیرد.
این اصطلاح معمولاً درمقابل هنر فیگوراتیو استفاده میشود و در معنای وسیعش میتواند به هر نوع هنری اطلاق شود که اشیا و رخدادهای قابل شناخت را بازنمایی نمیکنند، ولی عموماً به آن گونه از آفرینشهای هنر مدرن اطلاق میگردد که از هر گونه تقلید طبیعت یا شبیهسازی آن، به مفهوم مرسوم آن در هنر اروپایی، روی میگردانند.
در ابتدای قرن بیستم این واژه بیشتر برای مکاتب هنری چون کوبیسم و فوتوریسم بکار میرفت چراکه در اینگونه مکاتب طبیعت در صورتهای ساده یا مبالغه شده - تنها تصوری از موضوع طبیعی اصلی - بیان میشد. در نقاشیهای این گونه سبکها هدف عموماً ضبط و روایت حقیقت اشیاء بود نه لزوما شکل ظاهری آنها. به گفتهٔ مورخان هنر مدرن، کاندینسکی نخستین نقاشی است که حدود سال ۱۹۱۰ نخستین نقاشی کاملاً غیر-بازنما را عرضه کرده است، و از آن پس، هنر انتزاعی مدرن در بسیاری از جنبشها و مکاتب هنری مختلف پرورانده شده است.
تجریدگرایی به رعایت اصول و جنبههای عملی تجرید به منظور هر چه سادهتر کردن اثر هنری از یک سو، و هر چه گویاتر و غنیتر کردن زبان و بیان آن از سوی دیگر، اطلاق میشود. در حوزه هنرها و ادبیات فارسی تجرید را اغلب ایجاز نامیدهاند.
آثار سعدی و حافظ از نمونههای برجستهٔ تجریدگرایی و اصالت ایجاز در ادبیات کهن فارسی به حساب میآید.
هنر مجرد یا هنر انتزاعی (آبستره) به هنری اطلاق میشود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیر طبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره میگیرد.
این اصطلاح معمولاً درمقابل هنر فیگوراتیو استفاده میشود و در معنای وسیعش میتواند به هر نوع هنری اطلاق شود که اشیا و رخدادهای قابل شناخت را بازنمایی نمیکنند، ولی عموماً به آن گونه از آفرینشهای هنر مدرن اطلاق میگردد که از هر گونه تقلید طبیعت یا شبیهسازی آن، به مفهوم مرسوم آن در هنر اروپایی، روی میگردانند.
هنر عامه یا هنر پاپ (به انگلیسی: Pop Art) یک جنبش هنری بود که در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در انگلستان و آمریکا به وجود آمد. هنر پاپ یکی از جنبشهای اصلی قرن بیستم بود دستمایهٔ اصلی هنرمندان این سبک فرهنگ مردمی، تولیدات انبوه، تبلیغات محیطی یا تلویزیونی، بسته بندیها و درکل هر آنچه مردم بیشتر میدیدند از چیدمان ۱۰۰ قوطی کنسرو سوپ گرفته تا سریوگرافی پرترهٔ مونالیزا. این سبک را میتوان یک سبک روشنفکرانه با نگاهی انتقادی به مصرف گرایی به خصوص در آمریکا دانست.
اندی وارهول/گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران
مجید فراهانی/ کلاژ خلق شده با استفاده از عکسها و مدارک قدیمی
پاپ آرت را از نمونههای هنر پست مدرن به حساب میآورند که محتوایش را از چیزهای دمدست و سطحی زندگی روزانهٔ مردم، از آگهیهای دیواری تا تولیدات انبوهی که مورد استفاده مردم قرار میگیرد، شکل میدهد و سعی دارد معناهای دیگری برای آنها جست و جو کند.
کلمه هنر پاپ یا Pop Art را جون مکهله(John McHale)در سال ۱۹۵۴ به وجود آورد. آقای مکهله معنی هنر پاپ رادر یک نمایشگاه در انگلیستان به ریچارد همیلتن (Richard Hamilton) توضیح داده بود. سه یا چهار ماه بعد، آقای همیلتن طی نامهای معنی هنر پاپ را تبیین کرد. در این نامه همیلتن گفته بود که هنر پاپ یک هنر جوان، ارزان، مردمی، فانی، مصرفگرا، کنایهآمیز، شهوتانگیز، فریبنده و یک تجارت بزرگ است. در سال ۱۹۵۸ کلمهPop Art را برای اولین بار در مجله Architectural Digest چاپ کردند. به زودی یک جنبشی به وجود آمده بود و از اواسط دهه ۱۹۶۰ کاملاً شناخته شده بود هنر پاپ را دادای نیمه دوم قرن بیستم نامیدند. جنبش هنر پاپ در آخرین سالهای دهه ۱۹۵۰ در انگلستان به وجود آمد و در آمریکا به نقطه کمال خود رسید و معروف ترین هنرمندان آن آمریکایی اند و موزه هنر مدرن نیویورک بود که اولین بار در سال ۱۹۶۲، عنوان "پاپ آرت" را بهکار گرفت.
عبارت پاپ آرت مختصر پاپیولر آرت (هنر توده) است. نام این جنبش همه چیز در باره خودش را آشکار میکند. پاپ آرت میخواست هنر را دوباره به زندگی روزانه مردم بیاورد. این جنبش در واکنش به نقاشی آبستراکت به میان آمد و ادعا میکرد جنبش آستراکت بیش از حد سوفسطایی و نخبه گرا است. تصاویر مورد پسند هنرمندان پاپ اشیا از زندگی روزمره بود بطور مثال قوطیهای سوپ برای اندی وارهول و کمیدی برای روی لیشتیستین. خصوصیت گرایش جنبش پاپ آرت استفاده وارهول از سیریگرافی، یک شیوه فوتو ریلستیک و توده پسند پرینت میکنگ بود. پاپ آرت با فشار وارد مطبوعات و اعلانات شد. تفاوت بین هنرهای زیبا و هنرهای اعلانات بازرگانی بطور ارادی از بین رفت. مثال بسیار خوب پوشش آلبومهای موسیقی سالهای شصت است. شخصیت مکتب فکری بدون شک اندی وارهول (۱۹۸۷-۱۹۲۸) بود. نامهای بزرگ دیگر جاسپر جانس، رابرت روشنبرگ، دیود هاکنی، کلیس اولدنبرگ، روی لیشتیستین، جورج سیگال، وین یا جمیز روزنکویست بودند. جنبش پاپ آرت عمدتاً یک جنبش هنری آمریکایی و بریتانیایی بود.
پاپ آرت، گرچه حالا اسمش را در ایران و جاهای دیگر فراوان شنیده میشود، در اصل یک جنبش هنری متعلق به دهه ۶۰ میلادی است. یک گروه هنری مستقل انگلیسی بودند که زیباییشناسی هنری را گسترش دادند. در واقع اینها عقیده داشتند مبتذلترین عناصر فرهنگ جامعه قابل زیبا بودن و هنری بودن هستند. آنها ابزارهای کار خود را فیلمهای عامه پسند، آگهیهای تبلیغاتی، داستانهای کمیک استریپ علمی تخیلی، موسیقی پاپ، حروف و علائم متداول، اشیای روزمره و کالای مصرفی، معرفی کردند. در واقع هرچه که در چشمان مردم بیشتر دیده میشود میتواند ابزار قدرتمندی برای پاپ آرت باشد. پدید آوردندگان پاپ آرت بر تأثیر بر فرهنگ عامه شهری تاکید داشتند. در آمریکا، پاپ آرت قدرت و نفوذ فراوانی داشت و به نوعی واکنشی برابر اکسپرسیونیزم انتزاعی و باورهای دادائیسمی بود. مشهورترین هنرمند پاپ آرت همه دورهها، شاید اندی وارهول باشد که احتمالاً بعضی آثارش را دیده باشید. هنر پاپ آرت به سرعت در عرصههای مختلفی مثل طراحی گرافیک، سینما و در رسوخ کرد. در دوران جدید با ظهور بیلبوردهای عظیم تبلیغاتی کنار بزرگراهها، پاپ آرت قدرتمندترین ابزار خود را یافت همیشه پاپ آرت و «پول درآوردن از هنر» چنان به هم نزدیک به نظر میآیند که اگر نیت بوجود آورندگان آنها را در نظر نگیریم، ساده است که با هم اشتباه شوند. این دو با هم بده بستان دارند، پاپ آرت از تجارت تغذیه میکند و تجارت از پاپ آرت.
در اولین سالهای ۱۹۶۰ هنر پاپ به آمریکا رسید و در کار هنرمندانی مثل جیم دینه، جاسپر جونس، روی لیختنشتاین و روبرت راشنبرگ تأثیر گذار شد.
یکی از مهمترین هنرمندان این سبک اندی وارهول بود. وارهول با استفاده از قوطی سوپ و کوکا کولا و جعبههای تجاری و حتی اسکناس، برخی از مهمترین آثارش را خلق کرد.
گرافیک (به یونانی: γραφικός) یا ارتباط تصویری (برابر فرهنگستان: نگاشتارگری) حیطهای از هنرهای تجسمی است که دارای کاربردهای متنوّع و گستردهای است. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، به کارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و... است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها میتوان به: عکاسی، اچینگ، نقاشی، روشهای مختلف چاپ اشاره نمود. در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف طراحی (مداد، کنته، ذغال، پاستل گچی، پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)، تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ و روغن، آبرنگ، گواش، رنگهای آکریلیک)، کلاژ، انواع روشهای چاپ دستی (سیلک اسکرین و باتیک) و هرنوع روش خلق تصویر استفاده میشود.
تعریف جلالی : گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی رااز طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند
تصویرسازی برای کتابهای کودک، کتابهای علمی و آموزشی
تصویرسازی برای نشریات
تعریف تصویر سازی تصوير سازي صورتهاي مختلفي دارد كه برخي از هنرمندان به تصوير سازي كتب با موضوعات مختلف مشغول مي باشد . اين موضوعات مي توانند شامل متون داستاني، تصوير سازي خبري مطبوعاتي، تصوير سازي فرهنگ عاميانه ( فولكوريك)، تصوير سازي آموزشي، تصوير سازي فني و تصوير سازي كاربردي كه بيشتر با محيط جوامع انساني سر و كار دارند و ... را شامل مي شود. تصوير سازي هنري است كه تصوير گر در آن اقدام به روايتگري مصور مي نمايد. موضوع كار تصويرگر مي تواند يكي از موضوعات مذهبي، ادبي، تاريخي و علمي، آموزشی و ... باشد .
هنر مجرد یا هنر انتزاعی (آبستره) به هنری اطلاق میشود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیر طبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره میگیرد.
این اصطلاح معمولاً درمقابل هنر فیگوراتیو استفاده میشود و در معنای وسیعش میتواند به هر نوع هنری اطلاق شود که اشیا و رخدادهای قابل شناخت را بازنمایی نمیکنند، ولی عموماً به آن گونه از آفرینشهای هنر مدرن اطلاق میگردد که از هر گونه تقلید طبیعت یا شبیهسازی آن، به مفهوم مرسوم آن در هنر اروپایی، روی میگردانند.
در ابتدای قرن بیستم این واژه بیشتر برای مکاتب هنری چون کوبیسم و فوتوریسم بکار میرفت چراکه در اینگونه مکاتب طبیعت در صورتهای ساده یا مبالغه شده - تنها تصوری از موضوع طبیعی اصلی - بیان میشد. در نقاشیهای این گونه سبکها هدف عموماً ضبط و روایت حقیقت اشیاء بود نه لزوما شکل ظاهری آنها. به گفتهٔ مورخان هنر مدرن، کاندینسکی نخستین نقاشی است که حدود سال ۱۹۱۰ نخستین نقاشی کاملاً غیر-بازنما را عرضه کرده است، و از آن پس، هنر انتزاعی مدرن در بسیاری از جنبشها و مکاتب هنری مختلف پرورانده شده است.
تجریدگرایی به رعایت اصول و جنبههای عملی تجرید به منظور هر چه سادهتر کردن اثر هنری از یک سو، و هر چه گویاتر و غنیتر کردن زبان و بیان آن از سوی دیگر، اطلاق میشود. در حوزه هنرها و ادبیات فارسی تجرید را اغلب ایجاز نامیدهاند.
آثار سعدی و حافظ از نمونههای برجستهٔ تجریدگرایی و اصالت ایجاز در ادبیات کهن فارسی به حساب میآید.
هنر مجرد یا هنر انتزاعی (آبستره) به هنری اطلاق میشود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیر طبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره میگیرد.
این اصطلاح معمولاً درمقابل هنر فیگوراتیو استفاده میشود و در معنای وسیعش میتواند به هر نوع هنری اطلاق شود که اشیا و رخدادهای قابل شناخت را بازنمایی نمیکنند، ولی عموماً به آن گونه از آفرینشهای هنر مدرن اطلاق میگردد که از هر گونه تقلید طبیعت یا شبیهسازی آن، به مفهوم مرسوم آن در هنر اروپایی، روی میگردانند.
هنر عامه یا هنر پاپ (به انگلیسی: Pop Art) یک جنبش هنری بود که در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در انگلستان و آمریکا به وجود آمد. هنر پاپ یکی از جنبشهای اصلی قرن بیستم بود دستمایهٔ اصلی هنرمندان این سبک فرهنگ مردمی، تولیدات انبوه، تبلیغات محیطی یا تلویزیونی، بسته بندیها و درکل هر آنچه مردم بیشتر میدیدند از چیدمان ۱۰۰ قوطی کنسرو سوپ گرفته تا سریوگرافی پرترهٔ مونالیزا. این سبک را میتوان یک سبک روشنفکرانه با نگاهی انتقادی به مصرف گرایی به خصوص در آمریکا دانست.
اندی وارهول/گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران
مجید فراهانی/ کلاژ خلق شده با استفاده از عکسها و مدارک قدیمی
پاپ آرت را از نمونههای هنر پست مدرن به حساب میآورند که محتوایش را از چیزهای دمدست و سطحی زندگی روزانهٔ مردم، از آگهیهای دیواری تا تولیدات انبوهی که مورد استفاده مردم قرار میگیرد، شکل میدهد و سعی دارد معناهای دیگری برای آنها جست و جو کند.
کلمه هنر پاپ یا Pop Art را جون مکهله(John McHale)در سال ۱۹۵۴ به وجود آورد. آقای مکهله معنی هنر پاپ رادر یک نمایشگاه در انگلیستان به ریچارد همیلتن (Richard Hamilton) توضیح داده بود. سه یا چهار ماه بعد، آقای همیلتن طی نامهای معنی هنر پاپ را تبیین کرد. در این نامه همیلتن گفته بود که هنر پاپ یک هنر جوان، ارزان، مردمی، فانی، مصرفگرا، کنایهآمیز، شهوتانگیز، فریبنده و یک تجارت بزرگ است. در سال ۱۹۵۸ کلمهPop Art را برای اولین بار در مجله Architectural Digest چاپ کردند. به زودی یک جنبشی به وجود آمده بود و از اواسط دهه ۱۹۶۰ کاملاً شناخته شده بود هنر پاپ را دادای نیمه دوم قرن بیستم نامیدند. جنبش هنر پاپ در آخرین سالهای دهه ۱۹۵۰ در انگلستان به وجود آمد و در آمریکا به نقطه کمال خود رسید و معروف ترین هنرمندان آن آمریکایی اند و موزه هنر مدرن نیویورک بود که اولین بار در سال ۱۹۶۲، عنوان "پاپ آرت" را بهکار گرفت.
عبارت پاپ آرت مختصر پاپیولر آرت (هنر توده) است. نام این جنبش همه چیز در باره خودش را آشکار میکند. پاپ آرت میخواست هنر را دوباره به زندگی روزانه مردم بیاورد. این جنبش در واکنش به نقاشی آبستراکت به میان آمد و ادعا میکرد جنبش آستراکت بیش از حد سوفسطایی و نخبه گرا است. تصاویر مورد پسند هنرمندان پاپ اشیا از زندگی روزمره بود بطور مثال قوطیهای سوپ برای اندی وارهول و کمیدی برای روی لیشتیستین. خصوصیت گرایش جنبش پاپ آرت استفاده وارهول از سیریگرافی، یک شیوه فوتو ریلستیک و توده پسند پرینت میکنگ بود. پاپ آرت با فشار وارد مطبوعات و اعلانات شد. تفاوت بین هنرهای زیبا و هنرهای اعلانات بازرگانی بطور ارادی از بین رفت. مثال بسیار خوب پوشش آلبومهای موسیقی سالهای شصت است. شخصیت مکتب فکری بدون شک اندی وارهول (۱۹۸۷-۱۹۲۸) بود. نامهای بزرگ دیگر جاسپر جانس، رابرت روشنبرگ، دیود هاکنی، کلیس اولدنبرگ، روی لیشتیستین، جورج سیگال، وین یا جمیز روزنکویست بودند. جنبش پاپ آرت عمدتاً یک جنبش هنری آمریکایی و بریتانیایی بود.
پاپ آرت، گرچه حالا اسمش را در ایران و جاهای دیگر فراوان شنیده میشود، در اصل یک جنبش هنری متعلق به دهه ۶۰ میلادی است. یک گروه هنری مستقل انگلیسی بودند که زیباییشناسی هنری را گسترش دادند. در واقع اینها عقیده داشتند مبتذلترین عناصر فرهنگ جامعه قابل زیبا بودن و هنری بودن هستند. آنها ابزارهای کار خود را فیلمهای عامه پسند، آگهیهای تبلیغاتی، داستانهای کمیک استریپ علمی تخیلی، موسیقی پاپ، حروف و علائم متداول، اشیای روزمره و کالای مصرفی، معرفی کردند. در واقع هرچه که در چشمان مردم بیشتر دیده میشود میتواند ابزار قدرتمندی برای پاپ آرت باشد. پدید آوردندگان پاپ آرت بر تأثیر بر فرهنگ عامه شهری تاکید داشتند. در آمریکا، پاپ آرت قدرت و نفوذ فراوانی داشت و به نوعی واکنشی برابر اکسپرسیونیزم انتزاعی و باورهای دادائیسمی بود. مشهورترین هنرمند پاپ آرت همه دورهها، شاید اندی وارهول باشد که احتمالاً بعضی آثارش را دیده باشید. هنر پاپ آرت به سرعت در عرصههای مختلفی مثل طراحی گرافیک، سینما و در رسوخ کرد. در دوران جدید با ظهور بیلبوردهای عظیم تبلیغاتی کنار بزرگراهها، پاپ آرت قدرتمندترین ابزار خود را یافت همیشه پاپ آرت و «پول درآوردن از هنر» چنان به هم نزدیک به نظر میآیند که اگر نیت بوجود آورندگان آنها را در نظر نگیریم، ساده است که با هم اشتباه شوند. این دو با هم بده بستان دارند، پاپ آرت از تجارت تغذیه میکند و تجارت از پاپ آرت.
در اولین سالهای ۱۹۶۰ هنر پاپ به آمریکا رسید و در کار هنرمندانی مثل جیم دینه، جاسپر جونس، روی لیختنشتاین و روبرت راشنبرگ تأثیر گذار شد.
یکی از مهمترین هنرمندان این سبک اندی وارهول بود. وارهول با استفاده از قوطی سوپ و کوکا کولا و جعبههای تجاری و حتی اسکناس، برخی از مهمترین آثارش را خلق کرد.